آب دهنت را افتاد؟

غذا، فرهنگ، سلامتی، و تفریحی به نام آشپزی

آب دهنت را افتاد؟

غذا، فرهنگ، سلامتی، و تفریحی به نام آشپزی

هر روز یک غذای تازه




از امروز یکی یکی دستور غذاهایی که در کتابم آمده را در بلاگ می آورم. اگربعضی از مواد اولیه آن را بیدا نکردید، سری به این وب سایت بزنید.


پلوی مرغ در خمیر

زمان آماده کردن مواد:35  دقیقه

زمان پخت : 1 ساعت و 35 دقیقه

سختی: **

برای 4 نفر

مواد لازم:

1 عدد مرغ کامل یک کیلویی

50 گرم کره

2 فنجان برنج

1 قاشق چایخوری شکر

نمک

100 گرم بادام سفید

2 قاشق غذاخوری روغن زیتون

برای خمیر:

کره برای قالب

200 گرم خمیر فیلو

1 عدد زرده تخم مرغ

2 قاشق غذاخوری روغن زیتون

طرز تهیه:

مرغ را 40 دقیقه در آب نمک بپزید و آبکش کنید و در یک بشقاب بریزید تا سرد شودبگذارید استاک آن سرد شود. کره را داغ کنید و برنج را 5 دقیقه در آن تفت دهید و مرتب هم بزنید

وقتی برنج به رنگ شیشه ای درآمد، 450 میلی استاک را به آن اضافه کنید. نمک و شکر را به آن اضافه کنید و درش را بگذارید به جوش بیاورید و 15 دقیقه بپزید.  

گوشت مرغ را از استخوان جا  کنید و گوشت آن را خرد کنید

قالب شیرینی را  با کره آب شده چرب کنید و خمیر را نصف کنید و درون آن بگذارید طوری که گوشه هایش بیرون بیفتد

بادام را 5 دقیقه در روغن زیتون تفت دهید و ان را با برنج و مرغ مخلوط کنید و داخل قالب بریزید.

روی قالب را یک خمیر دیگر بگذارید و گوشه های خمیر را محکم به هم بچسبانید. زرده تخم مرغ را با روغن زیتون هم بزنید و روی خمیر بمالید. در فر از قبل گرم شده با دمای 400 درجه فارنهایت یا 200 درجه سانتیگراد، برای 45 دقیقه بپزید. غذا را از قالب بیرون بیاورید و سریع سرو کنید


باز هم از زبان دیگری





از کتاب کلمات نوشته ڑان بل سارتر- این رمان در واقع اتوبیوگدافی اوست-:


۱- شور و حالش را بر سر این می گذاشت تا از رویداد های کوچک موقعیت های بزرگ بسازد.


۲-از آفریدن خود وا نمی ماندم.


۳-گرایشی شدید به رسوایی نشان می دادم.

چون شما نمی دانید...



امروز دل و دماغ حسابی ندارم. چندمین روزه که مربی آواز منو کاشته تا سبز بشم بعدا بیاد سراغم.  منم به جای سبز شدن براش حسابی ان و گلاب به روتون گه دارم. چرا می خوام آواز یاد بگیرم؟ چون صدام تکه و می خوام هر دفعه که عشقم یه کار خوب کرد، منم براش شعر بگم و خودمم براش بخونم.

از طرف دیگه بابام  دیشب بهم خبر داد که کتابای آشبزیم را برای چاب قبول کردند ، الان فقط مونده من تصمیم بگیرم که ویرایشش را خودمم بکنم یا بدم یکی دیگه. باید هم  تصمیمم بگیرم که  اون کتابی که قطوره رو دو جلدی بکنم یا نه. در هر صورت برای اولین کارم در این زمینه کمی هیجان زده هستم.

هوا امروز عالیه و من دلم می خواد که بدم بیرون و تو بارک راه برم. به خالم زنگ زرم ببینم میاد یا نه که حموم بود.


از زبان دیگری




از زمانی که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم کتاب و رمان هم خوانده ام ولی زمان زیادی نیست که به این نتیجه رسیده ام که لابلای این کتابها حرفهای روح من نهفته است.


از امروز ۳ جمله از این حرفها را می آورم.


امروز باییز بدر سالار از گابریل گارسیا مارکز:


- همین سکوت همه چیز را بر رمز و راز می کرد.

- شاید دلیل قطع بازی این بود که ناگهان دریافت هر کسی دیر یا زود سرانجام جای واقعی خود را در این دنیا بیدا خواهد کرد.

-در باتلاقی از واقعیت های ضد و نقیض  دست و با می زد و به دنبال حقیقتی می گشت که ممکن بود دروغ باشد.

زنده باد اتاق خواب







اتاق خواب بیش تر از هر چیز درفنگ شویی مورد توجه قرار گرفته است. تصور کنید قرار دادن کتاب در آن ممنوع اعلام شده است. اینجا اشیایی با فنگ شویی خوب در اتاق خواب معزفی شده است.

۱- اسبری رز خوشبو کننده هوا

۲-مجسمه عاشقان در بغل همدیگر

۳-نقاشی از عاشقان در حال رقص با هم زیر نور ماه

۴- چراغ نمکی با گلوله های ماساڑ

۵-بالشتکهای ابریشمی از تایلند

۶-ملافه های کتانی با طرح گلدوزی شده

۷-دسته گل تازه

۸- تعداد زیادی شمع مومی

۹- سنگ کوارتز صورتی

۱۰-زنگولک به شکل قلب

۱۱- فرشتگان عاشق

۱۲- قوهای چینی کریستالی

۱۳-یک جفت کبوتر عاشق

۱۴-مجسمه فرشتگان دلداده

۱۵- جاشمعی قلبدار