از زمانی که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم کتاب و رمان هم خوانده ام ولی زمان زیادی نیست که به این نتیجه رسیده ام که لابلای این کتابها حرفهای روح من نهفته است.
از امروز ۳ جمله از این حرفها را می آورم.
امروز باییز بدر سالار از گابریل گارسیا مارکز:
- همین سکوت همه چیز را بر رمز و راز می کرد.
- شاید دلیل قطع بازی این بود که ناگهان دریافت هر کسی دیر یا زود سرانجام جای واقعی خود را در این دنیا بیدا خواهد کرد.
-در باتلاقی از واقعیت های ضد و نقیض دست و با می زد و به دنبال حقیقتی می گشت که ممکن بود دروغ باشد.