جمعه خواب آلود

امروز بنا به دلایلی که نمی دانم-دیرخوابی نیست-  بعد از ظهر از خواب بیدار شدم و هنوز دست و صورت را نشسته به فنگ شویی فکر کردم. نمی دانم چرا اینقدر به این علم کهن علاقه دارم؛ شاید به همان دلیل که سایر این موضوعات فرای حسی- مثل تاروت، فال ورق، و حتی فال کتاب نیز نظرم را جذب می کند. یا شاید به این دلیل که به روند مورد دعوی این علم در به کار بردن آن در زندگی شخصی ام پی بردم. چیزی کمتر از 2 سال پیش، و قبل از آن به مدت 5 سال دیوار های اتاق پذیرایی که در قسمت های جنوب و جنوب غربی آن قرار داشت را، قرمز تندی زدم و به طرز خیره کننده ای تنها به دلیل ساده ای پارتی کن بودن به میزان زیادی در میان جمعیت ایرانی تورنتو و بعدها با تشکر از اینترنت در میان ایرانیان سایر نقاط دنیا شناخته شدم- خوب یا بد، نتیجه مهم است.

بنابراین به میزان بسیاری به انرژی و علم مریوط به و حتی متافیزیک و چیزهایی مثل فرشته گان ایمان یافتم.